سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشانه های ظهور

حضرت امام صادق علیه السّلام و نشانه هاى ظهور قسمت دوم

    نظر

حمران که یکى از اصحاب امام صادق علیه السّلام است از آن حضرت نقل مى کند که فرمودند

در خدمت آن بزرگوار سخن از موفقیت بنى عباس (در امر دنیا) و گرفتارى شیعیان به میان آمد، آن حضرت فرمودند: روزى همراه منصور (خلیفه عباسى) بودم در حالى که او سوار بر اسب بود و از طرفین راست و چپ او لشکریان فراوانى در حرکت بودند و من کنار وى سوار بر الاغى حرکت مى کردم . منصور در عین حالى که به شوکت خود مغرور بود به من گفت : یا ابا عبدالله ! سزاوار است که شما از قدرت و عزتى که خداوند به ما داده است خوشحال باشید و به مردم نگویید که شما اهل بیت احق و اولى هستید از ما در مورد خلافت، تا مانسبت به شما و دوستانتان بدبین بشویم . من به منصور گفتم : آن کسى که این سخن از زبان من به شما گفته است دروغ مى گوید. منصور به من گفت : آیا سوگند مى خورى که این حرف را نزده اى ؟

 به او گفتم : مردم دوست مى دارند که فساد کنند و قلب شما را از ما پر از کینه سازند؛ به آنها گوش مسپارید. نیاز ما به شما بیش از احتیاج شما به ما است. پس ‍ منصور به من گفت : به خاطر دارید یک روز از شما سؤ ال کردم که آیا ما (بنى عباس) به حکومت مى رسیم ؟ شما گفتید آرى، حکومتى بس طولانى و پیوسته ؛ شما همواره در وسعت از نظر دنیا و حکومت بر آن هستید تا اینکه دست شما به ریختن خون ما آن هم در ماه حرام آلوده بشود؛ در آن هنگام خداوند خشم مى گیرد و سلطنت شما را نابود مى کند. متوجه شدم حدیثى را که قبلا به او گفته بودم حفظ کرده است ؛ لذا به او گفتم : شاید خداوند تو را از این بلا حفظ کند و من نگفتم که تو خون ما را مى ریزى ؛ شاید کسى از خویشانت این کار را بکند. پس ساکت شد. وقتى به منزلم برگشتم یکى از دوستان ما به دیدن من آمد و گفت : قربانت گردم، دیدم همراه منصور سوار بر الاغى هستید و او سوار بر اسب است و طورى با شما صحبت مى کرد که گویى برتر از شماست . پیش خودم گفتم این آقا حجت خداوند است و صاحب این امر و این دستگاه و حال آنکه منصور دشمن خداوند است و فرزندان انبیاء را مى کشد و خون آنها را مى ریزد و برخلاف رضاى خداوند عمل مى کند و سوار بر مرکب قدرت است و حال آنکه شما سوار بر الاغى هستید. شکى در دلم پیدا شد که چرا باید این طور باشد و ترسیدم که دینم از دستم برود. به آن دوست گفتم : اگر تو مى دیدى که در طرف راست و چپ و جلوى رو و پشت سر من افواجى از ملائکه در حرکت هستند هر آینه سطوت و شوکت منصور در نظرت ناچیز مى آمد. آن مردى شیعى به من (امام صادق علیه السّلام) گفت : اکنون دلم آرام گرفت . آنگاه گفت : یا ابن رسول الله ! این حکومت باطل تا کى در دنیا خواهد بود و کى ما از دست این جباران راحت مى شویم ؟ به او گفتم : آیا نمى دانى که براى هر دولتى مدتى خواهد بود؟ گفت : چرا، مى دانم . گفتم : آیا مى دانى که این امر (حکومت ما) وقتى بخواهد بیاید زودتر از یک چشم به هم زدن خواهد آمد؟ به آن دوست گفتم : تو اگر آنچه را که خداوند بزرگ براى آنان مهیا کرده است مى دانستى (کنایه از عذابهایى که خداوند براى آنها مقرر فرموده است) تعجب نمى کردى . تو و همه مردم اگر بکوشید و تمام قدرتها را روى هم انباشته کنید نمى توانید مانند آن عذابى که خداوند براى آنها خلق فرموده است آماده کنید. مراقب باش شیطان تو را فریب ندهد، زیرا عزت مخصوص خداوند و پیامبران و ایمان آورندگان است (مقصود از مؤ منان در این عبارت، ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین هستند) که البته منافقان این حقیقت را درک نمى کنند. آیا نمى دانى کسى که منتظر امر ما باشد (حکومت ما) و در مقابل اذیتها و ترسها صبر کند، فردا در عالم آخرت با ما نخواهد بود؟

در اینجا امام علیه السّلام نشانه هاى ظهور را بیان مى فرماید:

هرگاه دیدى که حق و طرفداران آن از بین رفتند و دیدى که جهان پر از جور و ستم شد و دیدى که چیزهایى که در قرآن نیست به آن نسبت مى دهند و چیزهایى به نام قرآن بیان مى کنند که در آن نیست و بر طبق هوى و هوس خود توجیه مى کنند و دیدى که دین موقعیت خود را از دست داده و دچار انقلاب شده است و دیدى که طرفداران باطل بر پیروان حق برترى یافته اند و دیدى که شر ظاهر شده است و کسى را از آن نهى نمى کنند و مجریان شر را معذور مى دارند و دیدى که فسق (فساد اخلاقى) در اجتماعات رواج یافته است و دیدى که مردها به مردها اکتفا مى کنند (اشاره به عمل شنیع لواط) و زنها به زنها (اشاره به مساحقه) و دیدى که افراد با ایمان خاموش نشسته اند و اگر حرف بزنند سخن آنها را رد مى کنند و دیدى که دروغگو با شناختى که از او دارند در عین حال دروغش را رد نمى کنند و دیدى که افراد کوچک به بزرگترها احترام نمى گذارند و دیدى که مردم قطع رحم مى کنند و با افرادى که به گناهان مباهات مى ورزند با خنده برخورد مى شود و حرف بد آنان را به ایشان برنمى گردانند و دیدى که پسر بچه ها مانند زنان خود فروشى مى کنند و دیدى که عده اى از زنها با زنان ازدواج مى کنند و دیدى که تعریف بیجا زیاد مى شود و دیدى که مرد اموال خودش را در راه غیر مشروع به مصرف مى رساند (قمار، شراب، ربا و...) و کسى او را نهى نمى کند و دیدى که مردم از مشاهده کارهاى اهل ایمان به خدا پناه مى برند و دیدى همسایه، همسایه خود را اذیت مى کند و احدى او را باز نمى دارد (نگارنده سالهاى این ابتلاء را داشتم) و دیدى که کفار از رنجى که اهل ایمان به خاطر شیوع فساد در زمین مى برند خوشحال هستند و دیدى که علنا شرب خمر مى شود و افرادى که از خداوند نمى ترسند مجلس شراب را گرم مى کنند و دیدى کسى که امر به معروف مى کند (امر به کارهاى خوب و مفید) در بین مردم ذلیل و طرفداران فساد اخلاق در جامعه برومند و محترم هستند و دیدى که صاحب آیات (یعنى طرفداران و خوانندگان آیات قرآن و هر کسى که آنها را دوست بدارد) کوچک شمرده مى شوند و دیدى که راه خیر منقطع و مسدود و راه بدیها و شرها باز و محل رفت و آمد مردم است و دیدى که زیارت خانه کعبه معطل و متروک مانده است (به خاطر مشکلاتى که در این راه به وجود آمده است) و دیدى که افراد به آنچه مى گویند عمل نمى کنند و دیدى که مردها و زنها و دواها و اغذیه اى استعمال مى کنند تا براى اعمال قبیحه فربه شوند و دیدى که مردها از راه خود فروشى (لواط) و زنها از راه زنا زندگى خود را تاءمین مى کنند و دیدى که زنان براى خود مجلس و کنفراس تشکیل مى دهند - چنانکه مردها داراى مجالس و محافل سیاسى هستند - و در سیاست اجتماعى دخالت مى کنند و دیدى که از فرزندان عباس افرادى خود را مانند زنان مى آرایند و اموال خود را در این راه صرف مى کنند براى پیاده کردن برنامه هاى جنسى اعم از مرد یا زن، در این دوره از زمان صاحب مال در میان مردم از صاحب ایمان عزیزتر است و آشکارا رباخوارى مى شود و کسى سرزنش نمى کند و دیدى که زنان به عمل بد زنا ستوده مى شوند و دیدى که زنان به شوهران خود رشوه مى دهند تا بتوانند با مردان دیگر رابطه داشته باشند و دیدى که اکثر مردم و بهترین خانه ها آن خانه اى است که زنان را در فسق و گناهانشان کمک کنند و دیدى که مؤ من در اجتماع خوار و ذلیل زندگى مى کند و دیدى که بدعت و زنا شیوع یافته است و دیدى که مردم به وسیله شهادت ناحق به یکدیگر تعدى مى کنند و دیدى که مردم فعل حرام را حلال و حلال را حرام مى شمارند (تغییر احکام) و دیدى که مردم دین را با راءى خودشان تطبیق مى دهند و قرآن و احکام آن معطل مانده است و دیدى که براى انجام کارهاى بد مردم انتظار شب را نمى کشند بلکه در روز انجام مى دهند و دیدى که اهل ایمان در مقابل منکرات جز با قلبشان، توان انکار ندارند و دیدى که بخش عظیمى از مال صرف در غضب خدا مى شود (مانند پولهاى کلانى که خرج خرید اسلحه مى شود و افراد مسلمان و غیر مسلمان را آتش مى زنند و نابود مى کنند) و دیدى که فرمانروایان به دشمنان خدا و کفار تقرب مى یابند (مانند فرستادن هیاءتهاى به اصطلاح حسن نیت، بستن قراردادهاى مختلف، دیدارهاى سیاسى از کشورهاى غیر مسلمان) و دیدى که زمامداران از اهل خیر دورى مى جویند و دیدى که فرمانروایان در حکم دادن رشوه مى گیرند و دیدى که به دست آوردن حکومت با پول انجام مى شود و دیدى که با محارم خود ازدواج مى کنند و به آنها اکتفا مى کنند و دیدى که به مجرد تهمت و سوءظن افراد را مى کشند (بدون تحقیق و بررسى) و ناگهان هجوم مى آورند و مال و جان او را تصاحب مى کنند (ممکن است در راه طغیان شهوت باشد که زنان هرجایى همه چیز مردها را مى برند یا به وسیله حکام جور اموال مردم مصادره مى شود و جانشان هم به مخاطره مى افتد) یا اینکه در راه رسیدن به پسر بچه ها براى کار زشت از مال و جان مى گذرند و دیدى که مردها را به خاطر تماس و آمیزش با زنان سرزنش مى کنند و دیدى که بعضى از مردها از درآمد زنان خود در ارتباط با بى بند و بارى و فجور امرار معاش مى کنند در حالى که مى دانند زن آنها فاسد است و به این وضع تن مى دهند.

و دیدى که زنان بر مردان غالب مى شوند و برخلاف رضاى شوهر عمل مى کنند و مردشان را از نظر زندگى اداره مى کنند و دیدى که بعضى از مردها زنان و کنیزان خود را در اختیار اشخاص قرار مى دهند و در مقابل به مختصرى از خوراکیها و آشامیدنیها قناعت مى ورزند و دیدى که ایمان به خداوند بزرگ (اظهار ایمان) با زور و جبر انجام مى شود (یا از طرف اولیاء یا زمامداران) و دیدى که مردم علنا قمار مى کنند و دیدى که علنا شراب خرید و فروش مى شود و هیچ مانعى هم بر سر راه آن نیست و دیدى که زنان مسلمان خودشان را در اختیار کفار قرار مى دهند و دیدى که گناهان در اجتماع آشکار مى شود و مردم آنها را مى بینند و کسى هم منع نمى کند و جراءت بر منع آنها در مردم نیست و دیدى که افراد با شخصیت ذلیل صاحبان قدرت مى شوند و دیدى که نزدیکترین افراد به زمامداران آنهایى هستند که نسبت به ما اهل بیت بدگویى مى کنند (یا به زبان و یا در عمل) و دیدى افرادى که نسبت به ما اظهار محبت مى کنند مورد احترام نیستند و حرف آنها را نمى پذیرند و دیدى که مردم در گفتار خلاف حق با هم رقابت مى کنند و دیدى که شنیدن آیات کریمه قرآن براى مردم سنگین اما شنیدن ساز و آواز آسان و شیرین است و دیدى که به خاطر زبان بد همسایه، همسایه دیگر او را اکرام مى کند و دیدى که حدود الهى معطل مانده است و مردم آنها را طبق هواى نفسشان پیاده مى کنند و دیدى که مساجد زینت داده مى شود (از نظر ساختمان و رنگ آمیزى) و دیدى که راستگوترین مردم دروغگوترین افراد است (از نظر واقع) و دیدى که شر و سخن چینى در میان مردم ظاهر گشته است و دیدى که ستمگرى در میان مردم شیوع یافته است و دیدى که غیبت کردن را سخنى خوشمزه و دلچسب مى دانند و یکدیگر را به غیبت کردن بشارت مى دهند و دیدى حج خانه خدا و جهاد را براى غیر رضاى خدا انجام مى دهند و دیدى که پادشاهان به خاطر دلجویى از کفار اهل ایمان را ذلیل مى کنند و دیدى که خرابى بر عمران و آبادانى فزونى یافته است (اثر شوم جنگها) و دیدى که مردم روزى خود را با کم فروشى به دست مى آورند و دیدى که خونریزى در جامعه سبک شمرده مى شود و دیدى که مرد به خاطر رسیدن به ریاست دنیا بدزبانى مى کند و خود را به بد زبانى مشهور مى سازد تا مردم از او بترسند و دیدى که مردم نماز را سبک مى شمارند (هر وقت که شد یا آخر وقت مى خوانند) و دیدى کسى که داراى اموال فراوان است از اول زکات آن را نداده است و دیدى که نبش قبر مى کنند و کفن مردگان را مى فروشند و دیدى که هرج و مرج زیاد مى شود (امنیت از مردم گرفته مى شود) و دیدى که مردم شبانه سر سفره شراب مى نشینند و صبح مست بر مى خیزند و به فکر مردم نیستند و دیدى که با حیوانات معامله جنسى انجام مى دهند (با آنها آمیزش مى کنند) و دیدى که حیوانات بعضى، بعضى دیگر را مى درند و دیدى که مردى براى نماز مى رود و در برگشتن لباس ندارد (لباس او را مى برند) و دیدى که قلبهاى مردم سخت شده است و اشکشان جارى نمى شود (و یاد خدا بر آنها گران مى آید) و دیدى که مردم در خوردن مال حرام با یکدیگر رقابت مى کنند و دیدى که نمازگزار براى خوش آیند و خودنمایى به مردم نماز مى خواند و دیدى که فقیه احکام دین را براى رسیدن به دنیا مى آموزد (نه خدا) و دیدى که مردم طرفدار آن کسى هستند که قدرت در دست اوست و دیدى که طالب مال حلال را سرزنش و دوستدار حرام را تمجید و تکریم مى کنند و دیدى در حرمین (مکه و مدینه) کارهاى خلاف انجام مى دهند و کسى جلوى آنها را نمى گیرد و دیدن آلات لهو و لعب را در حرمین به طور آشکار (مانند ساز و آواز، قمار و انواع گناهان دیگر) و دیدى به کسانى که حق را مى گویند و امر به معروف و نهى از منکر مى کنند، به عنوان نصیحت گفته مى شود این موضوع به شما مربوط نیست و بهتر است دست بردارید و دیدى که مردم با هماهنگى یکدیگر به مردم بد اقتدا مى کنند (یا پیروى) و دیدى که راه خیر و سعادت خالى مانده است و کسى بدان راه نمى رود و دیدى که مردگان را به مسخره مى گیرند و زندگى ابدى ندارند (از خدا) و دیدى که هر سال بدعتها و فتنه هاى تازه به وجود مى آید که بدتر از سال قبل است و دیدى که در میان مردم و در محافل عمومى تنها نسبت به اغنیا احترام مى شود و دیدى که در مقابل فقیر و کمک به او مردم مى خندند و براى غیر خدا به او رحم مى کنند و دیدى که مردم از آیات و نشانه هاى آسمانى وحشت و ترسى ندارند (مانند سرخى در آسمان و ستاره دنباله دار در همین سال اخیر) و دیدى که مردم مانند بهائم سوار یکدیگر مى شوند و کسى آنها را سرزنش نمى کند و دیدى که مردم در راه غیر رضاى خداوند انفاق زیاد و در راه خدا انفاق کم مى کنند و دیدى که فرزندان احترام پدر و مادر به جاى نمى آورند و آنها را حقیر مى شمارند و بدترین حالات را پدر و مادر دارند (نزد فرزندانشان) و از افترا زدن به پدر و مادر خوشحال مى شوند (پسران و دختران) و دیدى که زنها بر کشورها و بر تمام امور غلبه مى یابند (نخست وزیر مى شوند، پادشاه مى شوند، وکیل مجلس مى شوند) و کارها بدون رضا و هوس زنان انجام نمى گیرد و دیدى که پسر به پدرش افترا مى زند و به پدر و مادر نفرین مى کند و انتظار مرگ آنها را مى کشد و از این بابت خوشحال است (براى تقسیم ارث و غیره) و دیدى در هر روزى که بر مرد بگذرد و در آن روز مرتکب معصیتى مانند خوردن حرام و شرب مسکرات یا کم فروشى یا غش در معامله نشود، آن روز براى او روز سختى خواهد بود و دیدى که پادشاهان مواد غذایى را در اختیار خود قرار مى دهند و دیدى که خمس آل محمد (سهم امام و سهم سادات) در راه باطل تقسیم مى شود و با آن میخوارگى مى کنند و دیدى که شراب را وسیله درمان امراض قرار مى دهند (بعضى از پزشکان گاه به بیماران خود توصیه مى کنند که براى شفاى پاره اى امراض از شراب استفاده کنند) و دیدى که همه مردم در ترک امر به معروف و نهى از منکر هماهنگى پیدا کرده اند و دیدى که پرچم نفاق و منافقان به اهتزاز در آمده است اما از حق خبرى نیست و دیدى که مؤ ذن براى اذان و نمازگزار (نماز استیجارى) براى نماز خواندن مطالبه پول مى کنند (یا نماز میت و امثال آن) و دیدى که مساجد محل اجتماع، اما بیشتر برنامه هاى غیبت و خوردن گوشت مردم است و در مساجد وصف شراب و شرابخوار را مى کنند و دیدى که آدم مست براى مردم نماز مى خواند (پیشنماز مى شود)

و هرگاه مشروب خورد مردم او را احترام مى کنند و دیدى که اموال یتیم را مى خورند ولى به صلاح و نیکى هم معروف هستند و دیدى که قضات بر خلاف آنچه خداوند فرموده است قضاوت مى کنند و دیدى که زمامداران به جهت طمع، خیانتکاران را امین خویش قرار مى دهند و دیدى که حکام اجتماع، میراث را به دست اهل فسق و فجور مى دهند و آنها بر خدا جراءت پیدا مى کنند و از این اموال مى خورند و به هر نحو که بخواهند با آن عمل مى کنند و دیدى که بر سر منبرها امر به تقوا مى کنند اما گوینده خود به آن عمل نمى کند و دیدى که مردم نماز را در وقت خودش نمى خوانند و آن را سبک مى شمارند و دیدى که زکات و صدقات دیگر را به وساطت افراد مى دهند اما براى خدا نیست و قصد تقرب به خداوند را ندارند و دیدى که هّم و هدف مردم پر کردن شکم و ارضاى غرایز جنسى است و از هر راهى باشد مانعى ندارد و دیدى که دنیا رو به آنها آورده و دیدى که نشانه هاى حق و درستى کهنه شده است، - اى حمران !- پس بر حذر باش و از پیشگاه خداوند بزرگ تقاضاى رهایى کن و بدان که مردم گرفتار خشم خداوند هستند و به آنها مهلت داده شده در مقابل اوامرى که به آنها شده است . پس، مواظب خویشتن باش و کوشش کن تا خداوند تو را برخلاف آنها ببیند و اگر در میان آنها باشى و عذاب خداوند نازل شود همانا به سوى رحمت واسعه الهى شتافته اى و اگر از آنها جدا شدى آنها گرفتار هستند و تو از جراءت بر خداوند در امان مانده اى . و بدان که خداوند پاداش نیکوکاران را مى دهد و همانا رحمت خداوند نزدیک به نیکوکاران است .

مفضل بن عمر از اصحاب حضرت صادق علیه السّلام، از محل و کیفیت ظهور حضرت ولى عصر ارواحنا له الفداء و نشانه هاى آن سؤ ال کرد، مى گوید:

اى مولاى عزیزم ! محل ظهور مهدى شما کجاست و چگونه ظاهر مى شود؟ فرمودند: به تنهایى ظاهر مى شود، به تنهایى وارد مسجد الحرام مى شود، به تنهایى دست به دامن کعبه مى زند، شب را به تنهایى در کنار بیت بسر مى برد. چون مردم به خواب روند و شب فرا رسد جبرئیل و میکائیل و صفوف فرشتگان بر او وارد شوند. جبرئیل به آن حضرت عرض ‍ مى کند که اى آقاى من ! گفتارت مقبول و فرمانت مطاع است . پس، آن حضرت دست بر چهره اش کشیده، مى فرماید: ((ستایش خداوندى را که وعده لطف و رحمتش را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همه سرزمین بهشت گردانید تا هر جاى آن که بخواهیم، منزل کنیم، زیرا آن روز پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود))(4). آنگاه امام بین رکن و مقام مى ایستد و فریاد مى زند: اى یاران مخصوص من و اى کسانى که خداوند شما را براى نصرت و یارى من بر روى زمین ذخیره کرده است ! با حالت اطاعت نزد من حاضر شوید. صیحه و فریاد امام در شرق و غرب به گوش آنها مى رسد و آن صداى ملکوتى را مى شنوند و به طرف امام حرکت مى کنند و در چشم به هم زدنى بین رکن و مقام نزد امام حاضر مى گردند. در این حال، خداوند متعال به نور امر مى کند که به صورت عمودى از زمین تا آسمان بر آید و تمام ساکنان روى زمین را از پرتو خود روشن سازد. مؤ منان را این نور به شادى و سرور وا مى دارد، زیرا از قیام قائم ما اهل بیت خبر ندارند، اما چون صبح شود آنها در محضر مقدس و در فرمان امام علیه السّلام قرار مى گیرند و تعداد آنها سیصد و سیزده نفر - به عدد اصحاب پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در روز جنگ بدر - است .

عمر بن حنظله از امام ششم علیه السّلام روایت مى کند که فرمودند:

پیش از ظهور حضرت مهدى (علیه السّلام) پنج نشانه تحقق پیدا مى کند:

1. صیحه آسمانى

2. خروج سفیانى

3. فرورفتگى در بیداء (زمینى است نزدیک مکه منوره)

4. خروج یمانى

5. کشته شدن نفس زکیه

فضل بن شاذان از ابى بصیر نموده است که او گفت :

حضرت صادق علیه السّلام فرمودند که قائم آل محمد صلوات الله علیه در شب بیست و سوم ماه رمضان با نداى آسمانى معرفى مى شود و روز عاشورا قیام مى کند و آن روزى است که امام حسین علیه السّلام را شهید کردند.

یعقوب سراج به امام صادق علیه السّلام عرض مى کند:

عرض کردم : یا ابن رسول الله ! فرج شیعیان شما کى خواهد بود؟ فرمودند: وقتى که اولاد عباس در حکومت با هم اختلاف پیدا نمایند و افرادى طمع ریاست را پیدا کنند که نباید بکنند (شایستگى اجتماعى نداشتن) و عرب کیان خود را از دست بدهد، سفیانى خروج مى کند و یمانى قیام مى نماید و حسنى (منظور جناب سید حسنى است از خراسان) حرکت مى کند. در این هنگام، صاحب این امر (امر ولایت) از مدینه به سمت مکه معظمه حرکت مى کند در حالى که ((تراث)) رسول خدا صلى الله علیه و آله را همراه دارد. مى گوید عرض کردم : ((تراث)) چیست ؟ فرمودند: شمشیر، زره و عمامه رسول اکرم صلى الله علیه و آله و برد آن حضرت و پرچم او و عصاى آن سرور و اسب سوارى با آلات جنگى و همه وسایل نبرد که جدش خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله داشتند، امام عصر ارواحنا له الفداء همه این مواریث را همراه دارد.

ابى بصیر از حضرت صادق علیه السّلام خبر مى دهد که آن حضرت فرمودند:

نشانه ظهور مهدى (علیه السّلام) کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است و وقت کسوف سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود.

زراره از امام صادق علیه السّلام درباره حق بودن صیحه آسمانى مى پرسد، آن حضرت مى فرمایند:

آرى، به خدا سوگند حق است و تمام مردم به زبان مخصوص خودشان این صدا را مى شنوند.